مبارزه فرهنگی ضرورت امروز افغانستان
روز یکشنبه ۲۴ اسد ۱۴۰۰ طالبان بر قلب افغانستان پا گذاشتند و افغانستان را برای بار دوم در انحصار خود در آوردند. استیلای مجدد طالبان، زخم مردم را تازه و حافظهی تاریخی مردم را دوباره زنده نمود. طالبان با همان ایدیولوژی سفت و سخت گذشته، یک ملت را در زندان اندیشهی جزمگرایانهیی دینی خود حبس نمودند. حکومت غیرمشروع و غیر مردمی که در رأس آن ملا هبتاللهی غایبزاده (امیرالطالبان) قرار گرفت و مابقی فرزندان خلفاش در مقامهای درجه یک گماشته شدند. حکایت تازه آغاز شد، قوانین خودساختهی طالبانی بر علیه فرهنگ، اجتماع و در نهایت علیه انسان و انسانیت بهوجود آمد. حقوق زنان، کودکان، رسانهها، اقلیتهای مذهبی وغیره به طور گسترده نقض شد. زهر اندیشهی طالبانی بر همهی بخشهای کلان و خُرد ریخته شد، و به ورطهی مرگ تدریجی کشاند. چنانکه اجتماع فلج شد، اقتصاد خمیدهی این کشور فرو ریخت، سیاست شکنندهی این کشور فرو پاشید و فرهنگ نیز طعمهی چرب این گرگهای فرهنگخور شد. طالبان با رویکرد فرهنگستیزانهی خود، اعضای بههمپیوستهی فرهنگ را تک به تک جدا کردند و دور انداختند؛ به طور نمونه میتوان به موارد زیر اشاره نمودنشر موسیقی در رسانهها و محافل شادی ممنوع شد، مکتب موسیقی افغانستان مسدود شد، بعضی رشتههای هنری همچون مجسمهسازی را در دانشگاهها مسدود نمودند، چهرهها و نقاشیها در فضای عمومی پاکسازی شد و دهها مورد دیگرستیز با فرهنگ به معنای ستیز با گذشته، حال و آیندهی یک جامعه است و نابودی آن به مثابهی نابودی هویت تاریخی یک جامعه است. بنابراین نیاز مبرم است تا با مبارزهی منسجم و مستمر جمعی، همهی بخشها را بهویژه فرهنگ را از یوغ طالبانی نجات داد. با در نظرداشت مسایل فوق و اهمیت بنیادین فرهنگ، جبههی فرهنگی افغانستان تاسیس شده است تا با ثبت و ضبط صوتی و تصویری و نوشتاری واقعیتهای موجود در جامعهی افغانستان، بخشی از رسالت انسانی و شهروندی خود را با مبارزهگری قلمی ادا نماید